هیپ هاپ و تفاوت آن با رپ
تاریخچه HIP HOP
اولین موضوع اینکه, رپ وجود خارجی نداره. به طور مثال اگر قبل از همه گیر شدن اینترنت و شبکههای کابلی در کشوری مثل انگلستان واژه رپ رو به کار میبردید کسی منظور شما رو به چند دلیل متوجه نمیشد:
1.چون این موسیقی رو با نام هیپ هاپ میشناختند.
2.فرهنگ نژاد گرایی به مانند امریکا در میان مردم ریشه ندونده بود.
3.به علت سلطه سیاهان بر این سبک اخباری ازشون به بیرون درز نمی کرد. حتی بزرگترین موفقیتها
4.رپ یک واژه من دراوردی امریکاییست که تشابه کلامی زیادی با Crap داره. (و حدس من اینه که اولین بار با الهام از کرپ به معنای گند و اشغال, لغت رپ رو برای نسبت دادن به موسیقی سیاهان استفاده کردند که به مرور در میان مردم جا افتاده. البته این فقط یک حدس شخصیه و نباید روش حساب کرد.) طبیعی که یک اصطلاح امریکایی در دیگر کشورها اون هم در اون زمان برد استفاده نداشته.
به هر حال هیپ هاپ به معنای امروزی عمر چندانی نداره و اغازش به دهه 70 میلادی بر میگرده در حالی سبکی که هیپ هاپ از اون نشات گرفته به مراتب سابقهی طولانیتری داره.
هیپ هاپ زیر شاخهای از سبک سول Soul به شمار میاد.
از دیگر سبکهایی که مختص به سیاهان بوده (و دیگه نیست) میشه به گاسپل, بلوز و جاز اشاره کرد.
برای بررسی سبک سول و گاسپل خواه نا خواه باید به دوران برده داری برگشت. یعنی به زمانی که بردهها رو کشتی کشتی به دور از خانواده برای کار مجانی به امریکا میبردند. از بردهها معمولا برای کار در مزارع پنبه پهناور استفاده میشد. مزارعی که اکثرا در ایالتهای میانی مثل لوییزیانا, تنسی, کارولینای جنوبی و میسیسیپی و غیره قرار داشتند. دولت فدرال امریکا این اجازه رو به ایالتها داده بود تا قانون خودشون رو وضع کنند و به همین علت سرمایه داران محلی هم با استفاده از نفوذشون خرید و فروش برده رو به شرط در نظر گرفتن مزایا برای بردگان, قانونی کرده بودند. البته کلمه مزایا فقط در خارج از مرزهای ایالت و در میان عوام معنا پیدا می کرد. وگرنه همه می دونستند که یک بهانه بیشتر نیست.
بهتره یه کم صحنه سازی کنیم!. بردهها با دست و پای بسته در بدترین شرایط و بدون بلد بودن حتی یک کلمه انگلیسی (البته بردههایی که از مستعمرات انگلستان میومدن یک چیزهایی بلد بودن) از خانواده جدا میشدن و بعد از شش ماه در بندرگاهی تحویل معامله گران برده میشدند. این افراد برده هارو با گاری به ایالتهای مرکزی منتقل میکردند تا درآمدی کسب کنند. در تمام راه یه مشت سفید پوست با اسلحه از اونها مراقبت میکردند و مانع فرارشون میشدند. بعد از این همه فراز و نشیب هر خانواده چند برده رو برای کارهای منزل و چند ده تارو برای کار در زمین به کار میگرفت و معمولا یکی از اونها (یک زن و یک مرد) به زبان انگلیسی مسلط بودند و نقش پل رابط رو بر قرار میکردند. بردهها صبح به صبح برای کار در مزرعه فراخونده میشدن. نگهبانان مسلح در جادههای اصلی و
سوار بر اسب نگهبانی میدادند و بردههای بیچاره به میان مزرعه میرفتند. مزارع پهناور و دلتنگی یا به عبارت بهتر دل خون سیاهان از زندگی باعث میشد با صدای بلند ترانههای سوزناک بخونن. مسلما نسلهای اولیه به زبان مادری و به تدریج به زبان انگلیسی. صاحبانی که هوش و دل رحمی بیشتری داشتند از این حربه برای هماهنگ کردن کار کارگران استفاده میکردند. به طوریکه یکی از مردان با صدای بلند عبارتی رو می خوند و دیگران موظف به تکرار اون عبارت بودند. بیسوادی باعث میشد عبارتهای مورد استفاده کمترین معانی و در بعضی موارد اصلا هیچ معنای خاصی نده.
اما به جنگ داخلی می رسیم. بعد از انجام انتخابات و به ریاست جهموری رسیدن ابراهام لینکلن در سال 1860 هفت ایالت جنوبی امریکا که از نظر کشاورزی در وضع خوبی قرار داشتند و برده داری به شدت بینشون رواج داشت بین خود پیمانی امضا کردند و دولت خودشون رو خود بر پا کردند. ابراهام لینکلن هم به کمک 23 ایالت شمالی ریخت سرشون و هزاران نفر این وسط تلف شدند. قبل از این جنگ که پنج سال طول کشید. ایالتهای امریکا به دو دستهی ازاد و برده دار تقسیم شده بودند که با این جنگ بساط اینجور کارها جمع شد.
در دسامبر 1866 در حالی که هشت ماه از اتمام جنگ میگذشت لینکلن بالاخره موفق به غیر قانونی کردن برده داری شد. به دستور دولت, گارد ملی مسئول ازاد کردن بردهها بود. بسیاری از بردهها بلافاصله بعد از رهایی برای در امان موندن از اتفاقات بعدی در لحظه ازادی به ارتش میپیوستند و یا به سمت ایالت های شمالی حرکت میکردند. همین امر باعث شد پراکندگی سیاهان در امریکا بسیار بیشتر بشه و شهرهای صنعتی مانند دیترویت یا لوییزیانا که فرصتهای شغلی زیادی برای کارگران فراهم کرده بودند به سرعت مورد توجه سیاهان قرار بگیرند.
برده داری تموم شده بود اما هنوز همون تفکرات قدیمی بر جامعه حاکم بود. جنگ داخلی خسارات بسیار زیادی به بار اورده بود. اما مردم نمیتونستند قبول کنن این سیاهی که تا دیروز صبح تا شب با کتک خوردن از ارباب سفید تمامی کارها رو انجام میداد حالا حق ازادی داره. (که همین دلیل منجر به تشکیل کوکلوس کلان ها هم شد)
به همین علت با از بین رفتن برده داری, جامعه به سرعت به جدا سازی رو اورد.
قانونی که بعدها به جیم کرو Jim Crow Laws معروف شد به سرعت در کنگره وقت رای اورد و شامل موارد جالبی بود.
از جمله جداسازی مدارس. توالت عمومی. صندلی پارک. رستورانها
و یا تبصرههای عجیب تر:
مرد سیاه حق دراز کردن دستش رو برای دست دادن با مرد سفید ندارد.
مرد سیاه حق نگاه کردن به زن سفید را ندارد.
سیاه پوستان هنگام صدا کردن سفید پوستان باید از لفظ اقا یا خانم استفاده کنند.
در اتوبوس یا ماشین عمومی, سیاه پوستان باید در اخرین قسمت بنشینند.
مجازات متخلفان چیزی جز اعدام نبود.مجازاتی که تحت فشار وحشتناک مردم بیشتر از ده هزار بار توسط پلیس محلی اعمال شد.
با تموم شدن جنگ موسیقی سیاهان رونق بیشتری گرفت. گروه از دانشگاه فیسک با نامJubliee Singers موفق شدند برای اولین بار در سال 1876 کنسرتی برگزار کنند که البته محور اصلی اهنگ هاشون مذهبی و کلیسایی بود.
با نزدیک شدن به قرن جدید موسیقی سیاهان دیگه تقریبا در بین فرهنگ مردم جا افتاده بود و حتی کسی مثل اسکات جاپلین تونسته بود بین سفید پوستان هم طرفدار پیدا کنه.
همونطور که در مطلب قبل گفتم سه سبک گاسپل جاز و بلوز در ابتدا تحت سیطره سیاهان بود.
گاسپل موسیقی کلیساییست که در مورد شکل گیریش, جدا بودن کلیسای سیاهان از سفیدها و متفاوت بودن مذهب امریکایی - افریقایی های اولیه با مسیحیان از مهمترین عاملانش به حساب میان. حتی امروز هم برای شنیدن بهترین صداها در گاسپل توصیه میشه که سری به کلیسای محلهی سیاه پوست نشین زد.
اما شروع قرن بیستم با محبوبیت روزافزون بلوز و جاز همراه بود.
در سال 1901 برای اولین یک اهنگ ساخته سیاه پوستان رکورد شد. این اهنگ که ساختهی برت ویلیامز و جورج واکر بود برای یک تاتر موزیکال در برادوی نوشته شده بود. در سال 1911 هم اولین اپرای رسمی یک گروه سیاه پوست بدون برانگیختن مزاحمت سفید پوستان در سالن کارنی یگ اجرا شد.
بیست سال بعد یعنی در 1921 کار سیاهان رونق بسیار زیادی در برادوی گرفت و گروههای جاز و بلوز عضوی جدا ناپذیر در اجراها شدند و این در واقع پلی شد برای پخش موسیقی سیاهان در رادیو.
هر چند الویس پریسلی رو خالق راک میدونیم اما نادیده گرفتن نقش سیاهان در شکل گیری این نوع موسیقی احمقانهست.
بعد از اختراع تقریبا اتفاقی گیتار الکتریک کسانی مثل لیتل ریچارد, جکی برنستون در دهه 40
به کمک بیل هالی و صد البته الویس پریسلی و با الهام از سبک های بلوز و کانتری سبک جدید به نام
rockabilly رو به وجود اوردند.
نزدیکترین معادلی که می تونم برای این سبک به کار ببرم “بجنبونش” هست. سبک rockabilly
یک نیم خیز مهم برای به وجود اوردن سبک راک اند رول بود که مطمئنا در وقت دیگری بهش میپردازم.
اما در دهه پنجاه و در هنگامی که هنرمندان سیاه پوستی مثل بیگ باپر و چاک بری تونستن با خلق سبک rockabilly به یک اقبال عمومی دست پیدا کنند, الویس پریسلی از پشت کامیون پیاده شد و با الهام از همین سیاه پوستان, کمک هیش3عادی به محبوبیت راک در بین مردم کرد.
و جالب اینکه همه چهره سفید الویس رو میدیدند در حالی که اندیشههای اصلی متعلق به سیاهان بود. اما در دهه پنجاه یک مهم دیگه هم افتاد, سبکی به نام سول از درون گاسپل بیرون اومد و هنرمندانی مانند بن کینگ, سام کوک تونستند با اهنگهاشون در چارت سفید پوستان رتبه اول رو کسب کنند.
در دهه شصت و همزمان با اوج گرفتن سخنرانیهای مارتین لوتر کینگ از سبک سول به عنوان یک سلاح استفاده شد و هنرمندانی مانند مثل جیمز براون با اهنگهاشون بیشترین اعتراض رو به جامعه و مردم امریکا وارد میکردند. با ترور لوتر کینگ در سال 1968 (یا 69) اعتراضات سیاه پوستان به بیشترین حد خود رسید و همزمان با بررسی چند باره قانون حقوق مدنی در کنگره, سیاه پوستان از طریق موسیقی بیشترین تاثیر رو بر افکار عمومی گذاشتند.
این اعتراضات در نهایت منجر به ایجاد سبکی به نام هیپ هاپ شد(هیپ هاپ اسم یک نوع رقصه). سبکی که هیچ چیزش مطابق با ارف جامعه اون روز نبود. این سبک در برانکس نیویورک پایه گذاری شد. ابر شهری که از هر قوم و قبیلهای چندین هزار نفر رو در خودش جا داده بود.
ایده اولیه این سبک در میان سیاه پوستان شاعر و موسیقیدانی شکل گرفت که از غرب افریقا به امریکا امده بودند. این سیاه پوستان با الهام از سازهای ابتدایی و محلی و بلوز پایه اولیه هیپ هاپ رو گذاشتند. ایده بسیار ساده بود ” بیت رو داشته باش” و البته این سبک به دنبال خودش فاکتورهایی هم به دنبال اورد. المنتهای که جزو لا ین فک این سبک شدند :
دی جیها ابتدا در رادیو فعالیت میکردند و معمولا از صدای پشت میکروفن به عنوان دی جی یاد برده میشد.
دستگاه های مورد استفاده دی جیها ساختاری مثل گرامافون داشت و دی جیها از خاصیت سوزنی استفاده زیادی می بردند. به طوریکه دو دیسک با موسیقی متفاوت در دستگاه میگذاشتند و با استفاده تکنیکها و وسایل الکترونیک صدای دو دیسک رو با هم میکس میکردند. معمولا از ترکیب یک اهنگ با صداهای مختلف اهنگ جدیدی همزمان ساخته میشد. (ریمیکس که میشنوید به همین میگن)
از DJ Kool Herc به عنوان پدر و خالق این تکنیک یاد میشه.
MCing - Master of Ceremonies:
در واقع همون رپینگ یا به معنای اخیر “رپ کردن” اینها همون وکالیستهای این سبک هستند. البته کار ام سیها در ابتدا در مجری گری خلاصه میشد. چون اهنگهای اولیه فاقد لیریکس بودند اما با گذشت زمان کار ام سی شد وکالیست بودن و خوندن.
Graffiti:
گرافیتی رو میشه هر جایی کشید. رو دیوار. پشت در دستشویی یا رو قطار. وقتی بدون اجازه صاحب ملک کشیده بشه شکل غیر قانونی به خودش میگیره. در فرهنگ هیپ هاپ معمولا از گرافیتی برای تثبیت موقعیت گروه استفاده میشه به طوریکه در محله فعالیت گروه ارم گروه رو دیوار میکشند و گروه رقیب این گرافیتیها رو خراب میکنند.( این عکس العمل رو بچه گانه فرض نکنید! - سابقه این کار به طرز برخورد سیاه پوستان دو محله متفاوت بر میگرده و فرهنگ هود Hood نشینی - مخفف neighborhood-یکی از مهمترین فرهنگهای سیاه پوستان به حساب میاد)
Breakdancing:
ام تی وی و مایکل جکسون خیلی به محبوبیت برک دنس کمک کردند. اما رقصهای اولیه در دهه هفتاد و با الهام از تمرینات بسکتبال و کونگ فو شکل گرفت و از محله برانکس نیویورک به دنیا صادر شد
Beatboxing:
البته نمیدونم به این میشه گفت تکنیک یا نه !. بیت باکسینگ یعنی ساختن ملودی و ریتم با دهن! از این تکنیک به عنوان بک وکال هم استفاده میشه و اولین بار در دهه هشتاد پایه گذاری شده
Hip hop Slang:
عنوان این مطالب رو دیدین؟ Fo-shizzle rap iz et ترجمش به انگلیسی میشه For Sure, Rap is it.
اصطلاحات هیپ هاپ با برداشت از زبان افریقایی - امریکاییها شکل گرفته. باز هم باید به دوران برده داری برگشت یعنی زمانی که انگلیسیها برده ها رو با کشتی به امریکا منتقل میکردند.
برخورد سیاهان با زبان جدید و تلاش برای برقراری ارتباط در نهایت منجر به یادگیری غلط زبان از طرف سیاهان شد. چون در اون زمان یادگیری به صورت شفاهی بود و سیاهان هجای کلمات یا عبارات رو هم جایی نمیدیدند, زبان رو به بدترین شکل یاد گرفتند. این زبان به مرور زمان گسترش پیدا وامروزه حتی فرهنگستان هم دارند. مسلما کسی که به انگلیسی مسلطه و به مکالمه دو سیاه گوش میکنه در اکثر اوقات به خنده میافته چون هیچ قاعدهی معمول انگلیسی در این زبان وجود نداره و لغات اکثرا معنای واقعی خودشون رو نمیدن.
به هر حال این زبان اخیرا (از دهه نود به بعد) و با حل شدن تدریجی سیاهان در جامعه در میان اکثریت جا افتاد و بسیاری از اصطلاحات این زبان در مکالمات روزانه مردم هم به کار میره.
شما ملت هم که فکر میکنید اشعار رپ پر از بد بی راه گفتنه اشتباهی جهنمی میکنید, چون در هفتاد درصد مواقع معنای لغت, فحش و توهین نیست
وارد کردن یک فرهنگ از کشور بیگانه مشکل داره! اگه به دیدهی من و شما فرهنگی خوب میاد به این دلیله که ما اون فرهنگ رو در جای درست و به شکل درست دیدیم.
من رپ رو خیلی قبل تر از اینکه سبک موسیقی بدونم یک فرهنگ میدونم. توضیحش رو دادم پس واردش نمیشم
فرهنگ رپ از برخورد دو فرهنگ متفاوت سیاه و سفید ناشی شده و بحثش از تمام سبکهای موسیقی دیگه جداست.
سیاهها رپ رو متعلق به خودشون میدونن چون ساخته دست اونهاست و ساده به دستش نیاوردن.
دارم صحبت از قرن 21 میکنم. زمانی که امینم خودش رو مطرح کرد.
شما جهان سومی ها خیال میکنید چی؟
اگه به واسطه Dr.Dre (که جوامع سیاه پوستان و رپرها به خاطر گروه N.W.A و کارهای سولو خیلی روش حساب میکنن) و گروه D12 نبود امینم هم به سرنوشت بیستی بویز دچار میشد.
چه سرنوشتی؟
بایکوت.
سیاهها رپر های سفید رو یک مشت فرصت طلب میدونن و به هیچ وجه حاضر نیستند سهم ازادیشون رو با کسی قسمت کنند.
شما چی خیال میکنید؟
همین الان اگه برید تو ایالتی مثل مینه سوتا و داخل یک شهر کوچک که بشید از همون ابتدا متوجه نصف شدن شهر میشید.
قسمت سیاه های اشغال نشین و سفیدهای فئودال.
هاه فکر کردید فرهنگ طرد کردن سیاهان ور افتاده؟
نه رفیق اون فقط مخصوص تلویزیون و برنامههای مسخرشه.
باید واقعیت رو دید.
واقعیت اینه که تو ایالتهایی دو قرن قبل برده داری ازاد بوده هنوز هیچ سیاهی جرات ورود به کافهی سفید هارو نداره چون میدونه یا با گلوله, یا با مشت لگد جوابشو رو میدن.
واقعیت اینه که تو اون ایالتها یک سفید حاضر نیست با سیاهها زیر یک سقف غذا بخوره.
واقعیت اینه که سیاهها برای حرکت در شهر محدودهی نانوشته اما مشخصی دارن.
چنین قوانینی ممکنه در شهرهای کوچک راحتر قابل اجرا باشه اما در بزرگترین شهرها هم وضع همینه.
میخوای واقعیت رو بدونی؟
واقعیت اینه که اگه پلیس تو یه دزدی یه سیاه رو با یه سفید بگیره به اون سیاه بیشتر مشکوکه.
هر دو مضنونن, اما حتی افسر پلیس هم دوست داره سیاهه رو بندازه زندان.
این عملها چندان بی جواب هم نیست.
هر سفیدی جرات نمیکنه به منطقه سیاهها وارد بشه.
حتی پلیس هایی که در مناطق سیاه پوست فعالیت میکنند سابقه کاری و فعالیتشون رو با بقیه فرق میکنه.
بهتره بهشون بگی از کدوم قسمت شهر به بعد مترو تو دست سیاهاس و اون معدود سفید پوستای باقیمونده جرات نطق کشیدن هم ندارن.
بین سفیدا رسم که بگن سیاه شیکاگویی دو تا فرصت برای زندگی داره. بستکبال یا مواد.
هفتهای چند درگیری مسلحانه بین پانک راکرها با سیاه پوستها پیش میاد.
فرهنگ هود Hood نشینی یکی از مهمترین فرهنگ های سیاههاست.
محلههای مخصوص سیاهان همیشه جدا از بقیه بوده .
همیشه کثیف ترین و بدترین جای شهر ماله سیاهها بوده. خونههایی که حاضرم قسم بخورم نمونهش رو تو این شهر پیدا نمیکنید.
همین بدبختی باعث شده همشون یا به قاچاق مواد و اسلحه و یا به دله دزدی رو بیارن.
فرهنگ هود نشینی میگه بیزینس ما نه تنها از سفیدها جداست بلکه سیاههای محله کناری هم دشمنان ما هستند.
فرهنگ هود نشینی میگه برای وحدت بیشتر باید از لباس و اصطلاحات خودمون استفاده کنیم.
فقط تو فرهنگ هود نشینی میتونید کسانی رو پیدا کنید که پدر و مادر ندارن ولی سالهاست که با یکی از همسایهها زندگی می کنند.
فقط تو فرهنگ هود نشینی می تونید شاهد پناه دادن به متهمان فراری باشید.
فقط تو فرهنگ هود نشینی می تونید برادری رو پیدا کنید که افراد فامیلشو به خاطر خیانت به محلهی کناری میکشه.
رپ به وجود اومد تا از این مشکلات بگه. رپ به وجود اومد تا حباب رویایی تلویزیون رو بشکنه و مشکلات رو بیان کنه.
رپ به وجود اومد تا نفرت سیاهان رو از زندگی بیان کنه.
رپ به وجود اومد تا مرهمی باشه بر زخم های غیر قابل درمان سیاهان.
شما رپ تلویزیونی رو میبینید در حالی که سیاهان واقعی و به وجود اورندگان رپ اون رو یک توهین بزرگ به فرهنگ سیاههای افریقایی - امریکایی میدونن.
هی! چرا نمیخوای قبول کنی پشت تمام کمپانیهای موسیقی سازی یک مغر سفید خوابیده؟
چرا نمیخوای قبول کنی تمام این کمپانیها مجبور به رعایت قوانین و پیروی از خط دادنهای دولتی هستند؟
هاه!
اونجا امریکاست. جایی که هر کی بیشتر پول داشته باشه قدرت رو داره.
یعنی تو نمیخوای قبول کنی دولت باید یک جوری به روی تمام این مشکلات سرپوش بگذاره؟
چه راهی بهتر از ازادی عمل دادن به سیاهها؟
نباید گذاشت تا این مشکلات تبدیل به تجمع و تشکل بشه.
پس چی کار می کنیم؟
به سیاهها اسکار میدیم. آره ازشون بیشتر ویدیو پخش میکنیم!
اصلا یک, نه دو تا تلویزیون مجانی براشون راه میندازیم.
فکر میکنی دارم از روی هوا حرف میزنم جهان سومی بدبخت؟
ولی اینا همش عین واقعیته. یک نگاه به موزیک ویدیوهای تولیدی بنداز.
کجا میتونی جایی بهترین از این برای تبلیغ پیدا کنی؟
جدیدترین ماشین ها. جدیدترین وسایل الکترونیکی. لباسهای هزار دلاری. احمقهایی که زنجیر دو کیلویی به گردنشون انداختن و پولهاشون رو جلو دوربین بر میزنن.
و تو جهان سومی اینجا تو خونت نشستی و با خودت میگی اینو ببین! اونو ببین!
و ناخوداگاهت هم میگه: اصلا این “مشکل” که میگن, چی هست؟
چیزی که خیلیها نمیدونن(یا نمیخوان بدونن) اینه که اون طرف هم از پایین ترین جاها و با بیپولی شروع کرده.
این کمپانیها و مغزهای سفید بودن که باعث و بانی موفقیت طرف شدن و هر آن که اراده کنن, میتونن طرف به روز اول برگردونن اما این کارو به دو دلیل نمیکنن:
1.بیزنسشون به هم میخوره.
2.کلاهشون با دولت توی هم میره.
اولین کسی نبودم که چنین کشف بزرگی کردم و کاری هم به موش و گربه بازی ملت و دولت اون کشور ندارم.
میخوام بهت بگم:
ما نمیتونیم این فرهنگ رو وارد کنیم:
ایا ما با یک هزارم درصد مشکلاتی که سیاهان داشتند و دارند برخوردی داشتیم؟:
آره قبول هر ملتی مشکلات خودش رو داره:
اما…
در حالی که رپ افریقایی - امریکایی متعلق به بدبخترین قشر جامعهست,
تو ایران یه مشت پول دار بیاطلاعات صاحب این سبکن.
در حالی که رپرهای واقعی افریقایی - امریکایی یک لباس هم ندارن بپوشن,
جغلههای جهان سومی ما برای عکس گرفتن شلوار پیرهن شصت هزار تومنی زیپ میکنن.
با سیاه یا سفید بودن طرف کاری ندارم:
مشکل اینه که تو ایران ادمهایی دارن از این سبک سو استفاده میکنن که کوچکترین شباهتی به ماهیت رپرهای واقعی ندارن.
هیپ هاپ
راجع به این که رپ از کجا اومده خیلی صحبتها و نظریات وجود داره اما معمول نظرات اینه که رپ از افریقا به امریکا کشیده شده. در این که رپ از سیاهها نشات میگیره که هیچ حرفی نیست و همه میدونند که رپ از طرف سیاهها آغاز شده. این که میبینیم تو رپ فحش میشه داد و زیاد داده میشه و میشه هر چیزی گفت هم دلیلش چیزی جز این نیست، اکثر سیاهها بد دهن بودند و همدیگرو _حتی پدر فرزند و فرزند مادر و..._ فحش میدادند. آغاز فرهنگ رپ و در واقع فرهنگ وحش و فرهنگ عقده از اونجاییه که برده های و فقرای امریکا که همگی سیاه بودند و به دلیل نژاد پرستی و نژادپرستان همه مجبور بودند تو محلات فقیر و پر جمعیت زندگی کنند ابتکار جالبی از خودشون نشون میدند. اونها بدون هیچ سازی و فقط با صدای ضربات دست و پا و صدای ضربه ی لوازم مختلف موسیقی ایجاد کردند. این موسیقی خیلی ساده بود و یک سیکل کلی بود که پشت سر هم انجام میشد. یعنی مثلا یک سری ضربات پشت سر هم 15 ثانیه رو تشکیل میدن و بعد از پایان این 15 ثانیه دوباره همون ضربات از اول انجام میشد. البته همچنان این سادگی در موزیک رپ احساس میشه و همچنان همون سیکله که پشت سر هم تکرار میشه و با کمی پیشرفت یک مقداری تقییر میکنه. این چرخه و این سیکل رو در اصطلاح موسیقی لوپ " loop " یا حلقه میگن. این موسیقی انجام میشد ولی خیلی تکراری شد تا این که عده ای اشعاری مسخره با مضمون طنز بر ضد سفید ها و یا مشکلات اجتماعی خودشون و فقر آماده کردند که بصورت بدون استیل ( مثل حرف زدن ) شروع به خوندن کردند که در کنار اون عده ای نوعی رقص مخصوص شبیه رقص افریقایی ها به صورت عدا بازی در آوردند. این نحوه ی خوندن در واقع حرف زدن بود که فقط یه موسیقی ساده با ظربات قاشق و ظروف به هم و با صدای کف زدن در گوشه های خیابون انجام میشد. انجام این کار در خیابان برای عده ی زیادی جالب توجه بود. با انجام این حرکات مسخره عده ی زیادی به این کار رو آوردند. آروم آروم این خوندن که حرف زدن بود مقداری استیل ( استایل ) " style " به خودش گرفت. در این موقع بود که اسم رپ " Rap " به گوش مردم خورد. رپ از نظر لغوی به معنای ضربه است ( ضربه ای که پشت سر هم تکرار بشه ) که در واقه این موسیقی موسیقی صدای ضربه هاست. نم نمک استایل این رپر ها ( کسانی که رپ رو اجرا میکنند ) جالب شد و نوع رقصی که انجام میشد هم کمی پیشرفت کرد. اسم این نوع رقص در واقع بِرِیک " break " است که به اون بیریک نیز گفته میشود. این رپر ها هر کدام برای خود اسمی انتخاب میکردند که جدا از اسم شخصیشان بود. معمول این اسمها مسخره بود مثلا دکتر بر سر اکثر اسمها بود در صورتی که اکثر اونها حتی سواد نداشتند. این دکتر رو میذاشتند برای مسخره کردن درجات تحصیلی و علمی که سفید های ظالم داشتند. مثلا طرف اسمش دکتر اس بود "Dr.S" اس اول کلمه ی سکس " Sex ". جملات مسخره و شهوت آمیز و شاید بهتر بشه گفت بی ادبانه میخوند و با همه شوخی می کرد. البته همچین مثالهایی زیاد وجود داشته و هست. جالب ترین چیز این عرصه هنر گرافیتی " Graffitti " است. هنری بسیار زیبا. دیوار نویسی!! بله عده ای معمولا اسمهای رپرها و یا جملات توهین آمیز رو دیوار نویسی میکردند اما این دیوار نویسی با دیوار نویسی های معمولی فرق داره. با دستخط های جالب و حروفهایی معمولا تو در تو. که با نقاشی درهم آمیخته شده و جلوه ی جالبی داره. آروم آروم آهنگ ها هم با خواندن پیشرفت کرد تا جایی که آلات موسیقی مثل جاز و تمپو با این موسیقی هماهنگ شد. خیلی زود آلات موسیقی الکترونیکی هم وارد کار شدند. به این عرصه از موسیقی که شامل 4 تا هنر میشه هیپ هاپ " Hip Hop " گفته میشه( باز هم چیزهای مسخره و جالب ) این هنرها عبارتند از: خوانندگی ( رپ خواندن و آر اند بی خواندن " RnB ( R&B ) " ) MC آهنگسازی و نوازندگی DJ رقص ( بریک ) Break dance گرافیتی ( دیوارنویسی ) Graffitti
فراموش شده بود بگم هیپ هاپ خواندن یه مود پر طرفدار دیگه داره به اسم آر اند بی که کنار رپ خونده میشه اگه کنار آر اند بی خوندن رپ نباشه به اون آهنگ میگن هیپ هاپ مثل اکثر آهنگار سندی خواننده ی قدیمی ایرانی. حالا بگیم این آر اند بی چیه... R&B یا همون RnB چیزی بین پاپ و رپ هستش که نه پاپه و نه رپ. در واقع راحت تر و خودمونی تر بگیم با بیت رپ و با وزن رپ و با شعر رپ و مود شعری رپ پاپ خواندن رو آر اند بی میگن. البته باز هم با پاپ فرق میکنه ها! پاپ هم کنار رپ خوانده میشه که ربطی به آر ان بی نداره و مود و کلاس خودش رو داره. از جمله بهترین آر اند بی خونهای جهان آکن " Akon " هست که بیشتر آهنگاش فیت با اسنوپ داگ " Snop dogg " هست. اسنوپ یکی از بهترین رپرهای دنیاست که اکثر کاراش اند گراند " Under ground " ( زیرزمینی ) یا همون غیر مجازه!! جالبه نه! توی امریکا که به هر چیزی حتی آی واننا فاک یو " I Wanna Fuck you " ( یه آهنگ از همین "اسنوپ داگ" با همکاری یا همون فیت "آکن" ) مجوز داده میشه باز هم آهنگ هایی هستش که غیر مجاز خونده میشه. یا بعضی آهنگهای "داکتر دری" یا حتی "جی زی" ( Jey-Z ) اونها هم آند گراند هست.
بریم سراغ اصل رپ... برخی میگن و شاید هم راست میگند که این موسیقی قبل از اینها در افریقا وجود داشته و دلقک های قبایل افریقایی با حرکات موزون که بریک از آن نشات گرفته و سازهای ساده جملاتی خنده دار به صورت حرف زدن میگفتند تا مردم رو شاد کنند. و بعد ها با اومدن برده ها به امریکا پای این هنر و این قسمت از موسیقی به امریکا وارد شد. بگذریم. شاید اولین رپر سفید امینم بود. "مارشال مدرز" از بچگی از رپ خوشش میومد و میدونست که رپ تنها راهشه که عقده هاشو بیان کنه. مارشال بچه که بود پدرش گذاشت و رفت مادرش هم به هر دری میزد تا زندگیشو بگذرونه و به هر کار درست و نا درستی دست میزد. مارشال و مادرش دائم در سفر بودند و اون نمیتونست درست و حسابی درس بخونه و تحصیل کنه بگذریم که بعدا دوباره درس خوند. از ابتدا آرزوش این بود که روزی داکتر( دکتر ) دری " Dr.Dre " رو ببینه. تا این که آرزوش موجه شد و بالاخره تونست ببینتش و کمی باهاش آشنا بشه و کار تا جایی ادامه پیدا کرد که مارشال قصه ی ما در کنار داکتر شروع به رپ خواندن کرد. ابتدا سیاهها اونو به عنوان رپر قبول نمیکردند چون سفید بود اما با مساعدت داکتر و استعداد جالب و بی همتای این مارشال آقا اون هم رپر شد. اول ها اسمش "ام اند ام" " M&M " بود که از اول اسمش و اسم خانوادگیش برداشته میشد تا بعدها که برای سهولت امینم " EMINEM " گفته شد. که البته حرف "E" دوم ( وسط کلمه ) بر عکس نوشته میشه. امینم اکثرا از عقده های خانوادگی و مشکلات و اذیت هایی که مادرش براش داشت میخوند. ( امینم بعدها گروه دی تولو "D12" رو تاسیس کرد که خودش تنها سفید پوست اون بود ). بعد از امینم که اولین رپری بود که پای قافیه یا بهتر بگیم ادبیات رو به این موسیقی باز کرد دیگه سفید های امریکایی زیادی به این بازار تزریق شدند.
امریکا معدن فرهنگ ها و اقوام مختلف هستش. از طرفی هم عده ای غیر افریقایی و غیر سیاه و غیر امریکایی از این هنر خوششون اومد.اروپاییها!! شاید انگلیسی ها ، لهستانی ها و روسها اولین گروههای رپ سفید غیر امریکایی بودند.
از رپ غیر ایرانی مطالب خیلی زیادی میشه گفت مثلا این که 50سنت و شان پاول که هر دو جامائیکایی الاصل هستند اونقدرا با هم دشمنن که طاقت دیدن چهره ی همدیگه رو هم ندارن. راجع به دیسس هم یادم رفته بود بگم که الآن میگم. دیس ترک " Diss track " آهنگیه که بر ضد شخص خواننده یا غیر خواننده خونده میشه. گاهی این خواننده حتی رپر هم نیست اما معمولا خواننده رپره. رپر وقتی میشنوه که کسی براش دیس ترک خونده دو تا کار میتونه بکنه: یکی این که ساکت بشینه سر جاش و به قولی کلاس بذاره و دوم این که اون هم دیس بخونه. به این دیس که در واقع برگشت دیس هستش دیس بک میگن " Diss back ". البته خیلی ها و شاید حتی خود من از دیس زیاد خوشم نمیاد اما خوب گاهی اوقات اگه به جاش باشه دیس هم لازمه...
***
این بلاگ در حالت آزمایشی میباشد، با نظرات(انتقادات و پیشنهادات)خود مارا در بهبود و پیشرفت بلاگ یاری فرمایید.
کپی برداری از مطالب بلاگ تنها با ذکر منبع یعنی (WwW.Rap30T.blogSKY.cOm)مجاز میباشدوهرگونه کپی برداری غیر مجاز باعث محدودیت اطلاع رسانی و آموزشی بلاگ میگردد.
در حال حاظر این بلاگ هیچگونه شعبه ایی در هیچ بلاگری ندارد و هر گونه شباهت اسمی و یا لینک به صورت تصادفی و یا سوءاستفاده میباشد.
با تشکر از بازدید شما : مدیر بلاگ DeltA
در مورد دیجی هم مقاله بزارید خوشحال میشم
نام دیجی کوتاهشده واژه انگلیسی دیسکجوکی است. دیسک در انگلیسی در آغاز به معنی صفحه گرامافون نیز بکار میرفت. کسانی که در رادیو به اعلام پخش صفحههای مختلف گرامافون میپرداختند را دیسکجوکی میگفتند زیرا جوکی از فعل to jockey انگلیسی به معنای آوازهخوانی نیز هست و بنابر این دیسکجوکی در آغاز به معنی "صفحهخوان" یا "صفحهگذار" بوده است.
فنون دیجیگری
در حرفه دیجیگری به پخش ساده یک رشته آهنگهای آماده اصطلاحاً برنامهگذاری (programming) میگویند. دیجیهای کارآزموده، به تشکیل دادن یک فهرست آهنگ (playlist) به انتخاب خود میپردازند. از کارهای دیگر آنها ایجاد تغییرات (دستکاری) در آهنگهای اصلی، و انجام فنونی مانند آمیزش صدا (audio mixing)، صفبندی آهنگها (cueing)، روانی اتصال آهنگها یا آهنگآمیزی (phrasing)، برشکاری (cutting)، خراشکاری (scratching)، هماهنگ کردن ضربها یا همان ضربآمیزی (beatmatching) و ابتکار در ایجاد آهنگهای جدید است.
دیجی خوب کسی است که سرعت ضرب آهنگها و نوع آهنگهای پشت سر هم را جوری تنظیم کند که رقصندهها و شنوندهها قطع و وصل آنچنانیای در روند آهنگها حس نکنند. دیجی باید با تنظیمات خود یک «گذار نرم» را بین آهنگها ایجاد کند تا بهوسیله آن، حال و هوای سکوی رقص را بارها پشت سر هم در یک شب عوض کند بدون اینکه جریان رقص قطع بشود.
امیدوارم برای آشنایی با این سبک مفید باشه.